مقدمه ای بر نظریه چهارچوب ارتباطی (RFT)

رفتار کلامی بر اساس RFT، این است که محرک‌ها (رویدادها) در روابطی قرار گیرند و عمل و عکس‌العمل به محرک‌ها، بر اساس روابط ایجاد شده باشد.

منبع: ترنیکه، نیکلاس. (۲۰۱۰). یادگیری RFT. ترجمه: دوستی، پیمان. (۱۳۹۸). انتشارات امین نگار: تهران.

سفارش این کتاب

این رفتار در سنین کودکی آموخته می‌شود و عاملی (کنش‌گری) تعمیم یافته می‌باشد. این روش خاص ارتباط، عمدتا توسط رابطه غیرقراردادی بین محرک‌های مرتبط کنترل نمی‌شود، بلکه با سایر اشاره‌های زمینه‌ای کنترل می‌شود.

محرک‌هایی که به عنوان اشاره‌های آن عمل می‌کنند، اغلب ترکیبی از صدا هستند که ما به طور معمول به آنها کلمات می‌گوییم. اما دیگر عوامل زمینه‌ای، مانند حرکات و یا حتی ویژگی‌های محیط اجتماعی هم، می‌توانند این عملکرد را داشته باشند. این بدان معنی است که هر چیزی می‌تواند به هر چیز دیگری مرتبط باشد، زیرا محیط اجتماعی می‌تواند اشاره‌های زمینه‌ای حاکم را، دستکاری کند.

این رفتار، چارچوب بندی ارتباطی یا کمی فنی‌تر، کاربست پاسخ روابط قراردادی (AARR) نامیده می‌شود. اصطلاح دوم چندین ملاحظه پیرامون بحث را نشان می‌دهد. کلمه “پاسخ” روشن می‌کند که این موضوع یک رفتار است. “روابط قراردادی” به ما امکان می‌دهد تا بدانیم این رفتار مربوط به رویدادهایی در ارتباط با یکدیگر می‌باشد.

کاربست پاسخ روابط قراردادی (AARR) به ما می‌گوید این پاسخ ارتباطی مبتنی بر هیچ رابطه غیرقراردادی، یا ارتباط رسمی (فیزیکی) بین محرک‌های مرتبط نیست، بلکه بر اساس جنبه‌هایی از زمینه است که ارتباط را مشخص می‌کند، به طوری که پاسخ‌های ارتباطی می‌توانند بر روی هر محرکی یا رویدادی، صرف نظر از مشخصه‌های غیرقراردادی آنها، ایجاد شوند (استوارت و مک الو، ۲۰۰۹).

سفارش این کتاب

این جنبه‌های زمینه یا اشاره‌های زمینه‌ای توسط خواست محیط اجتماعی ایجاد می‌شوند که از این رو، کاربست آنها به صورت قراردادی می‌باشد. بنابراین هر چیزی می‌تواند در اصول چارچوب بندی قرار گیرد. کاربست پاسخ روابط قراردادی (AARR) و چارچوب بندی ارتباطی، مترادف هستند. یک اصطلاح مترادف دیگر که در عنوان این فصل استفاده شده است، “پاسخ رابطه مشتق شده (DRR)” می‌باشد.

برای انسان، این رفتار فرصت‌های یادگیری را به شیوه‌ای حیاتی تغییر می‌دهد و به ما اجازه می‌دهد تا عملکردهای محرک را به گونه‌ای تغییر دهیم که اگر عملکردهای محرک صرفا وابسته به روابط غیرقراردادی یا احتمال‌های بین محرک‌ها باشند، امکان پذیر نخواهد بود.

هنگامی که پاسخ رابطه مشتق شده آموخته و به نمایش گذاشته می‌شود، در یک لحظه عملکردهای محرک از طریق این پاسخ تغییر می‌کنند. چیزی که تنبیه بوده است، می‌تواند به تقویت تبدیل شود و برعکس. چیزی که ما هرگز پیش از این با آن مواجه نشده بودیم، می‌تواند مانند یک محرک تشخیصی (تمیزی) برای یک رفتار خاص عمل کند.

یک رویداد می‌تواند به طور ناگهانی عملکردهای پاسخگری را کسب کند که قبلا هرگز آنها را نداشته است، تغییر حالت هیجانی طی یک رویداد خاص نمونه‌ای از آن می‌باشد. و همه اینها بر اساس اشاره‌های ساخته شده اجتماعی است که از یک طرف روابطی را ایجاد می‌کند، و از سوی دیگر، تعیین می‌کند که کدام ویژگی‌های خاص بر اساس این روابط انتخاب شوند.

سفارش این کتاب

پیش از آنکه به رفتارهای پیچیده‌ای که این امکان را فراهم می‌کند برگردم، می‌خواهم به قدرت تفکر برگردیم. از دیدگاه رفتارگرایی رادیکالی و RFT، آنچه که ما معمولا به آن تفکر می‌گوییم، رفتاری نیست که توسط خودمان دسته بندی شود. فکر کردن، چیزی است که در دنیای ذهنی ما رخ می‌دهد و دیده نمی‌شود، نه چیزی که به دنبال اصولی غیر از اصول رفتارهای قابل مشاهده باشد.

همان‌طور که در فصل دوم توضیح دادم، تفکر به معنی رفتار کلامی‌ای است که تنها یک مشاهده کننده دارد و آن هم فردی است که آن رفتار (تفکر) را  انجام می‌دهد. این تعریف همچنان پایدار است.

قدرت تفکر در قدرت چارچوب بندی ارتباطی است. رفتار کلامی‌ای را که در ابتدا توسط محیط اجتماعی‌مان یاد می‌گیریم، می‌توانیم به تدریج به صورت بی صدا برای خودمان انجام دهیم.

افزایش انعطاف پذیری‌ای که به طور کلی توسط کاربست پاسخ روابط قراردادی (AARR) به رفتار انسان اضافه می‌شود، اجازه می‌دهد انعطاف پذیری رفتارهای خصوصی هم افزایش پیدا کند. قدرت تفکر دقیقا در این توانایی است که هر چیزی را به هر چیز دیگری مرتبط سازد.

مطالب بیشتر: