تقریباً ۴۰ درصد از مردم در برخی نقاط (بدنشان) مبتلا به سرطان تشخیص داده میشوند. در حالی که جامعه پزشکی در پیشرفت موثرتر روشهای تشخیص و درمان، گام های بلندی برداشته است، حتی آکادمی ملی پزشکی نگران است که توجه به چالش روانی سرطان عقب بماند. حدود ۳۰ درصد از بیماران مبتلا به سرطان، افسردگی، اضطراب و استرس را تجربه میکنند، اما اغلب برای آنها درمان کمی انجام میشود یا اصلاً درمان نمیشود.
منبع: کتاب ذهن آزاد شده/ نوشته دکتر استیون هیز (۲۰۱۹)/ ترجمه: دکتر پیمان دوستی، نرگس حسینی نیا، مهدی ماندگار، مریم پیرتاج (۱۴۰۰)
سفارش این کتاب
افراد مبتلا به سرطان معمولاً به دلیل ابتلا به این بیماری (خصوصاً افراد سیگاری مبتلا به سرطان ریه) و اینکه علی رغم تجربه علائم، به دنبال تشخیص پزشکی سریع نبودند، خود را مقصر میدانند. پیامهای اجتماعیای که باید مثبت بمانند باعث میشود بیماران نتوانند درباره استرس تشخیص خود صحبت کنند. دوستان و خانواده میتوانند درمورد احساس ناجورشان از ترس و درد عزیزانشان بحث کنند. کنارهگیری از فعالیتهای زندگی معمول است- بعضی از آنها به دلیل خستگی است، که این یک علامت فراگیر سرطان است (و همچنین درمان آن)، اما همچنین به این دلیل است که بیماران نمیخواهند عزیزانشان ببینند که آنها بد عمل میکنند.
کارگاههای آموزشی مجازی پذیرش و تعهد
علاوه بر این، چالش مبارزه با سرطان به هیچ وجه در طول درمان به پایان نمیرسد. حتی اگر درمان موفقیتآمیز باشد. ترس از عود میتواند برای سالها ادامه داشته باشد. بسیاری از بازماندگان، ناتوانیهای طولانی مدت را تجربه میکنند و برخی ممکن است نتوانند به کار خود بازگردند، که نه تنها میتواند استرس اقتصادی ایجاد کند بلکه به یک احساس فقدان معنا و هدف در زندگی آنها منجر میشود.
نشان داده شده است که آموزش مهارتهای ACT به طور قابل توجهی توانایی افراد را برای کنار آمدن با این چالشهای بیشمار بهبود میبخشد. این امر به ویژه برای کنار آمدن با علائم متداول افسردگی، اضطراب و ترس از عود مجدد، صدق میکند.
شرح مفیدی از متناسب کردن شیوههای ACT با چالشهای خاص سرطان توسط روانشناسان جولی آنژیولا و آن بوون[۱] ارائه شده است که به طور مفصل در مورد تجربه یک بیمار نوشتند. این زن پنجاه و سه ساله مبتلا به سرطان تخمدان اپیتلیال[۲] در مرحله (IIIC)[۳] بود که پس از درمان اولیه دو بار عود کرد. جلسات وی با یک مشاور ACT دو ماه پس از عود دوم آغاز شد و او به متخصص آنکولوژی خود گفته بود که باید در مورد انجام شیمی درمانی اضافی فکر کند. وی به مشاور ACT خود گزارش داد که بین احساس بی حسی و “نگرانی بدون وقفه” در نوسان است. و اینکه او آنقدر خسته شده بود که در برخاستن از رختخواب مشکل داشت. وی همچنین گفت که از رفتار خود شرمسار است و اگرچه دوست دارد وقت بیشتری را با شوهرش بگذراند، اما نمیخواست که برای او بار مسئولیت ایجاد کند و به اتاق خواب مهمانان نقل مکان کرد.
کارگاههای آموزشی مجازی پذیرش و تعهد
مشاور ابتدا با پرسیدن اینکه میخواهد چه نوع زندگی را داشته باشد، کمک کرد تا زندگی با ارزش را برای او در نظر بگیرد و سپس موانع جلوگیری از زندگی بر اساس آن را مشخص کرد. او همچنین ارزیابیهای انعطافپذیری روانشناختی و ارزشها را انجام داد.
او همچنین انعطافپذیری روانشناختی و ارزیابی ارزشها را در نظر گرفت، که نشان می داد او در اجتناب از ارزشها، به ویژه ارزش وقت گذراندن با خانواده، معاشرت با دوستان، تفریح و تجربه بهزیستی جسمی، امتیاز بالایی کسب کرده است. چنانچه این ارزیابی به او کمک میکرد تا ببیند، اما نمیتوانست با آنها کنار بیاید. با توجه به امتیاز بالای ارزشهای او، مشاور ابتدا ارزشها را به اعمالی که او میتوانست متعهد شود، پیوند داد.
سفارش این کتاب
سپس درمان برای کمک به او پیش رفت و با بسیاری از تمرینات گسلش، خود، پذیرش، و تمرینهای حضور که در بخش دو معرفی شد، او را همراهی کرد. او توانست کیفیت زندگی خود را به طور قابل توجهی بهبود بخشد و دوباره وارد فعالیتهایی شود که برایش ارزشمند بود.
شما میتوانید کار خود را با مهارتهای انعطافپذیری درمورد مشکلاتی که کشف کردهاید، متناسب کنید. به عنوان مثال، اگر اضطراب یا افکار نشخوارکننده برای شما مشکل سازند، بهترین راه این است که کار را با گسلش و حضور شروع کنید. اگر خود سرزنشی و شرمساری موضوعات دشواری هستند، خود شروع خوبی خواهد بود.
[۱]. Julie Angiola and Anne Bowen
[۲]. سرطان اپیتلیال تخمدان، نوعی سرطان است که تخمدانها را بیمار میسازد
[۳]. آخرین مراحل این نوع سرطان میباشد